بسم رب الشهدا و الصدیقین

از شهردای ارومیه یک بنز داده بودند بهش .سوارش نمی شد.

فقط یک بار داد ازش استفاده کردند؛ داد به پرورشگاه.

عروسی یکی از دخترا بود.

گفت « ماشینو گل بزنین واسه ی عروس.»

  خاطره ای از سردار شهید مهدی باکری