| مـروت و مردانـگی شـهدا بـود کـه آنـها را خـاص میـکـرد |

۱۴ مطلب با موضوع «خاطرات شهدا :: وصیت نامه شهدا» ثبت شده است

مدرسه امام حسین علیه السلام

                                             بسم رب الزهرا سلام الله علیها


بدانید که من از دانشگاه امام حسین علیه السلام فارغ التحصیل شدم ؛

 

و مدرک خود را از دست مبارک آقا گرفتم ؛

 

کلاس ، کلاس عشق بود ؛

 

درس، درس شهادت؛

 

تخته سیاه ، گستره وسیع جبهه های حق علیه باطل ؛

 

گچ ها خون ؛

 

و قلم ها اسلحه مان بود .... 


فرازی از وصیتنامه دانشجوی شهید ناصر الدین باغانی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دلنوشته شهید

بسم رب الزهرا سلام الله علیها


فکر می کنم که من لیاقت شهادت را ندارم. شهدا بی گناهند،اما من گناهکار دوست دارم شهید بشوم...


شهادت همت میخواهد، شهادت لیاقت میخواهد من هیچکدام را ندارم و به حال خود تأسف میخورم...


"خدایا به ما توفیق شهید شدن در راهت را عنایت کن"...


با خودم فکر می کنم که آیا میشود روزی درشروع نام من واژه ی شهید به کار برده شود 

و بگویند :

"شهید محسن زهتاب" آیامیشود که برادران من، خانواده من نام مرابا افتخار بیان کنند؟...



بخشی از دلنوشته های شهید محسن زهتاب

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

بعد از جنگ مردم سه دسته می شوند

بسم رب الشهدا و الصدیقین

«دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند، در غیر این صورت زمانی فرا می‌رسد که جنگ تمام می‌شود و رزمندگان امروز سه دسته می‌شوند،

یک: دسته‌ای که به مخالفت با گذشته خود برمی‌خیزند و از گذشته خود پشیمان می‌شوند.

دو: دسته‌ای که راه بی‌تفاوت را بر می‌گزینند و در زندگی مادی غرق می‌شوند.

سوم: دسته‌ای که به گذشته خود وفادار می‌مانند و احساس مسئولیت می‌کنند که از شدت مصایب و غصه‌ها دق خواهند کرد.

 پس از خداوند بخواهید با رسیدن به شهادت از عواقب زندگی پس از جنگ در امان بمانید، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن هم بسیار سخت و دشوار خواهد بود

  بخشی از سخنان شهید حمید باکری  

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

آیا دفاع از مظلومیت حسین کردید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ملت شریف ایران!

اگر لحظه ای غفلت کنید، قرآن را از دست می دهید. 

امانت رسول خدا صلی الله علیه واله را از دست می دهید.آیا حاضرید به رسول خدا خیانت کنید؟

ای مردم!

می دانید رسول خدا دو امانت گران قدر در نزد ما مسلمین گذاشت، یکی اهل بیت خود و دیگری قرآن.

آیا از اهل بیتش دفاع کردید؟ آیا دفاع از مظلومیت حسین کردید؟ حتما می گویید ما در کربلا نبودیم.

آیا کربلا جز این است که امروز روح الله را یاری کنید؟

 

فرازی از وصیت نامه شهید سید محسن اسدالله تبار دیوکلایی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

وصیت نامه شهید حسن آبشناسان

بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهید آبشناسان، چون همرزمانش به درستی «حق» را یافته بود و برای رسیدن به این مقصود نیز جان در طبق اخلاص نهاد. آرزویش خاک کربلا بود که در وصیت‌نامه‌اش آمده‌است:

«آرزو داشتم، حج را در زمان حیات انجام دهم؛ چنانچه شهید شوم، انجام شده است. محل دفن من، کربلا باشد؛ اگر راه کربلا را خود باز کردم، آسان است، ولی اگر زودتر شهید شدم، پیکرم به صورت امانی در خاک بماند تا پس از بازشدن راه و انقلاب عراق، این کار انجام شود.»

 سفارش دیگر وی نیز به فرزندانش بوده است تا «در راه پیشرفت اسلام، کشور، کسب دانش و خدمت به اسلام کوشا باشند.»

وصیت نامه امیر سرلشگر شهید حسن آبشناسان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

وصیت نامه شهید عباس بابایی

بسم رب الشهدا و الصدیقین

وصیت نامه سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی

«بسم الله الرحمن الرحیم »

انا لله و انا الیه راجعون

خدایا! خدایا ! تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

به خدا قسم من از شهدا و خانواده های شهدا خجالت می کشم تا وصیت نامه بنویسم.

حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاء الله خلاصه می کنم.

خدایا ! مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.

خدایا ! همسر و فرزندانم را به تو می سپارم .

خدایا! من در این دنیا چیزی ندارم و هرچه هست از آن توست.

پدر و مادر عزیزم ! ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم.

عباس بابایی

22/4/61 – 21 ماه مبارک رمضان

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

شهدایی که راه کربلا را باز کردند

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ما راه کربلا را با خون خود جارو کرده ایم تا بتوانید به راحتی از این راه ها به زیارت قبر سیدالشهدا(ع) بروید ولی در آنجا نیز این حقیر را از دعای خیر خود فراموش نکنید و از مولا بخواهید که این حقیر را در راه خودش بپذیرد ...

  بخشی از وصیتنامه شهید علی اصغر صادقی

 

به یاد شهدایی که کربلا را ندیدند 

ولی راهش را با نثار خونشان برای عاشقان سیدالشهدا(ع) باز کردند..


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

وصیت جالب شهید صدرزاده به دوستانش

بسم رب الشهدا و الصدیقین

دوستان با معرفت، هم رزمای بسیجیم!

می‌دونم وقتی این نامه رو براتون می‌خونن از بنده دلخور می‌شید و به بنده تک خور و یا ... میگید.

چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید،می دونم عاشق شهادتید...

داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم...به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیه السلام) برسد نام شما را پیش او ببرم...

چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:

وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم ...

-وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید ، هرگز...

-اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...

-سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد.

دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.

-خود سازی دغدغه اصلی شما باشد.

سید ابراهیم صدرزاده

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

عمر ما می گذرد...

بسم رب الشهدا و الصدیقین

هزاران سال از آغاز حیات بشر بر این کره خاک می گذرد
و همه آنان تا به امروز مرده اند،
و ما نیز خواهیم مرد،
و بر مرگ ما نیز قرن ها خواهد گذشت.

خوشا آنان که مردانه مردند.
و تو ای عزیز بدان؛
تنها کسانی مردانه می میرند که مردانه زیسته باشند.

شهید سید مرتضی آوینی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

یک عمر خیلی تنها بود ولی با امام زمان بودم همیشه...

شهید عبدالمطلب اکبری، این بنده خدا زمان جنگ مکانیک بود…

در ضمن ناشنوا هم بود.

یک پسر عموش هم به نام غلامرضا اکبری شهید شد،‌ غلامرضا که شهید شد…

عبدالمطلب سر قبرش نشست، بعد با زبون کرولالی خودش، با ما حرف می زد

ما هم گفتیم : چی می گی بابا؟! محلش نذاشتیم، هرچی سروصدا کرد هیچ کس محلش نذاشت.

دید ما نمی فهمیم، بغل دست قبر این شهید با انگشتش یه دونه چارچوب قبر کشید…

روش نوشت:

شهید عبدالمطلب اکبری، بعد به ما نگاه کرد گفت: ‌نگاه کنید!… خندید، ما هم خندیدیم.

گفتیم شوخیش گرفته، دید همه ما داریم می خندیم، طفلک هیچی نگفت…

سرش رو انداخت پائین یه نگاهی به سنگ قبر کرد با دست پاکش کرد

سرش رو پائین انداخت و آروم رفت…

فرداش هم رفت جبهه. ۱۰ روز بعد جنازه اش رو آوردند

دقیقاً توی همین جایی که با انگشت کشیده بود خاکش کردند.

وصیت نامه های زیادی داره یکیش از همه کوتاه تر بود…

 اینجوری نوشته بود:


 بسم الله الرحمن الرحیم

یک عمر هرچی گفتم به من می خندیدند ،

یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم ، مسخره ام کردند…

یک عمر هرچی جدی گفتم ، شوخی گرفتند…

یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم ، خیلی تنها بودم.

اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف می زدم

و آقا بهم گفت: تو شهید می شی . جای قبرم رو هم بهم نشون داد

این رو هم گفتم اما باور نکردید!

به نقل از: حجت الاسلام انجوی نژاد


منبع: حسینیه شهدا


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

شهید زین الدین در مورد جهاد چه گفت؟

بسم رب الشهدا و الصدیقین

سخنان سردار شهید مهدی زین الدین در مرود جهاد

آن کسی پیروز است که تا آخرین لحظه مقاومت کند...

 دشمن می تواند تا آخرین لحظه مقاومت کند؟

تا اخرین لحظه مقاومت کردن یعنی تا آخرین نفر شهید شدن...

 دشمن که  واژه شهادت براش معنا نداره. برای چی می جنگه؟ انگیزه نداره .

هرگز دشمنان ما نه عراق بلکه  همه دنیا در مقابل شما اگر تا مرز شهادت بایستید

 نخواهند نتوانست بایستند مطمئن باشید و در تاریخ سابقه نداره

دنیا چرا از اسلام میترسه بخاطر همین واژه شهادته، چرا؟

چون ما میگیم اگر شهید بشیم پیروزیم اگه پیروز بشیم بازم پیروزیم

اگه پیروز بشیم در این دنیا پیروزیم و دشمنان اسلام رو از بین بردیم و خداوند اجر بسیار زیاد به شما خواهد داد...

اگر هم شهید بشیم اوج رستگاری ماست عالیترین درجه تکاملی انسان وقتی هست که به خدای خودش ملحق میشه...

چه مرحله ای بهتر و بالاتر از این ...ما آرزوی شهادت در وجود هممون هست...

ما اومدیم در جبهه ها که به خدای خودمون برسیم...چه سعادتی بالاتر از این.

 پذیرایی و آمادگی شهادت را در وجود خودمون بیشتر از هر چیز دیگه می بینیم

اگر تشنه هستیم برای شهادت تشنه تریم

اگر روزها گرسنه میشیم برای شهادت گرسنه تریم

امام می فرماید  پیغمبر اگه حبیب الله شده بواسطه جهادهایی است که انجام داده

 هم خدا رو دوست داره و هم خدا او رو دوست داره.

 حبیب خداست دوست خداست خدا با کی دوست میشه؟! با کسی که دوستش داشته باشه .

حبیب خدا که شده چرا چون جهاد کرده.

 جهاد مظلوم ترین واژه در فرهنگ اسلامی است .

 هر کتابی که نام جهاد در اون نوشته میشده میسوزوندنش .

 هر انسانی که مجاهدت می کرد به زندان می انداختن و شکنجه می کردن و می سوزاندنش. واژه جهاد مظلوم ترین واژه از صدر اسلام تا حالا.

جهاد همه چیز به انسان می دهد حبیب اللهی مقام کم  نیست که خدا به واسطه جهاد به پیامبر داده.

بکوشیم که خداوند رو حبیب خودمون و خودمون رو حبیب خدا بکنیم.

ان شاءالله

شهید زین الدین

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ده قانون که اگر عمل کنید شهید می شوید

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ده قانون شهید سید مجتبی علمدار برای تذکیه نفس

قانون اول: بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجراء 4/5/69)

قانون دوم: پروردگارا! اعتراف می کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم .(تاریخ اجراء 11/5/69)

قانون سوم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجراء 26/5/69)

قانون چهارم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم.حداقل در هر هفته باید دوشب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد.اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجراء 16/6/69)

قانون پنجم: خدایا! اعتراف می کنم از اینکه «خدا می بیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم.حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد 4 صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2 حزب قرآن بخوانم.(تاریخ اجراء 13/7/69)

قانون ششم:حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100 صلوات بفرستم.(تاریخ اجراء 18/8/69)

قانون هفتم: حداقل باید در هر 24 ساعت 70 بار استغفار کنم.اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا آورم، در 24 ساعت بعدی باید 300 بار استغفار کنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می شود.(تاریخ اجراء 30/9/69)

قانون هشتم: هر کجا که نماز را تمام می خوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم، بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم در هفته بعد به ازای دو روز 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم .(تاریخ اجراء 19/11/69)

قانون نهم: در هر روز باید 5 مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15 مسئله بخوانم .(تاریخ اجراء 14/1/70)

قانون دهم: در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2 بار هم برای نماز قضا بگویم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار ، 3 مرتبه این عمل را تکرار کنم.(تاریخ اجراء 15/3/70)

شهید علمدار

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

شهید کجایی که ببینی ، زمانه وارونه شده است

شهید محمد ابراهیم همت در فرازی از وصیت نامه خود مینویسد:

از همه برادران میخواهم که راه مرا که راهی جز اسلام و امام خمینی نمیباشد ادامه دهند و تا پیروزی کامل مبارزه نمایند.

همیشه با یکدیگر با ملاطفت و مهربانی رفتار نمایید .با دشمنان اسلام و منافقین سرسختانه بجنگید و جهاد نمایید.




۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

وصیت نامه شهید محمد طحان


در قسمتی از وصیت نامه شهید محمد طحان آمده است:


خطاب به همسر:


همسرم وقتی نامه مرا می خوانید گریه نکنید و همانند خانم حضرت زینب صبر پیشه کنید وقتی از شما خداحافظی می کردم روحیه و صبوریتان مرا در این ماموریت مصمم و استوار تر  کرد.


از شما خواهش می کنم پسرمان امیر را ولایی تربیت کنید و او را سرباز خوبی برای رهبرمان آماده کنید تا در صحنه های مورد نیاز بتواند با بصیرت عمل کند.


از طرف من پسرم امیر را ببوس و به او بگو ببخشید بابا نتوانست به قولش عمل کند و تو را به استخر ببرد از تو خواهش می کنم قولی که به فرزندم دادم را برآورده کنی.


خطاب به پدر و مادر:


از شما پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم شما باعث شدید که من در این عرصه پا بگذارم و از شما خواهش می کنم در غم فراق من گریه نکنید و همانند کوه استوار باشید و از همسر و فرزندم خوب مواظبت کنید.


خواهرم بعد از مرگم خواهش میکنم برایم گریه نکن و مانند حضرت زینب صبر پیشه کن.


در این مدت عمرم نگذاشتم تا آنجا که می شود نمازی از من قضا شود و بر گردنم باشد ولی احتیاطا و بی زحمت در صورت توان یکسال نماز و 500 هزار تومان رد مظالم بپردازید، امکان دارد در کودکی شیطنتی کرده باشم که نتوانسته باشم نسبت به افراد حق آنها را ادا کنم خداوند از حق خود می گذرد اما از حق الناس نمی گذارد.


خواندن زیارت عاشورا  و نماز اول وقت به جماعت را به شما توصیه می کنم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰