بسم رب الشهدا و الصدیقین
منطق عجیبی بر زندگی شان حاکم بود. در آن منطق، هر که عاشق حسین علیه السلام بود آرزوی شهادتی حسین گونه می کرد. در آن گونه که در هنگام شهادت سری در بدن نداشته باشد.
هر که در دام عشق مادر سادات می سوخت، طلب درک شکستن پهلو می کرد!
هر که عاشق سقای تشنه کامان، حضرت عباس بود، تمنای بی دستی و ... عجب روزگاری بود.
هیچ کس با عقل دنیایی خود نمی تواند آن روزها و شب ها را تصور کند. آن ایام گفتنی و شنیدنی نیست. چشیدنی و دیدنی بود...