بسم رب الشهدا و الصدیقین
دوستش می گفت : خوابگاه دانشگاه شریف ، خیابان زنجان ،
بلوک یک ، اتاق 313 ، من و مصطفا دو سال با هم بودیم .
مصطفی از آن دست آدم های بشاش و خنده رو که یک ماه نشده با همه آشناست.
با همه گرم می گیرند ، با مذهبی و غیر مذهبی ، با همه شوخی می کنند.
اگر کسی دنبالش می گشت ، محتمل ترین جایی که می شد پیدایش کرد ،
همان پاتوق مذهبی های خوابگاه زنجان بود ،
نمازخانه ی خوابگاه .
خاطرات شهید مصطفی احمدی روشن