بسم رب الشهدا و الصدیقین

پدرش می گوید : در طول مدتی که در محله خودمان زندگی می کردیم ، علی آقا برای همه شناخته

 شده بود؛ خصوصا به لحاظ ادب و تواضعی که نسبت به من و مادرش داشت .

از سرِ کار که به منزل می آمدم ، معمولا علی توی کوچه با هم سن و سالهایش ، مشغول بازی بودند .

تا چشمش به من می افتاد ، بازی را رها می کرد و می دوید به طرف من .

خیلی مودب سلام می داد و می رفت به طرف منزل تا آمدن من را اطلاع بدهد.

این کار علی ، معمولا هر روز با آمدن من تکرار می شد ؛ فرقی هم نمی کرد کجای بازی باشد .

بچه های هم سن و سالش حسابی تحت تاثیر این حرکت علی قرار گرفته بودند. 

شهید علی شریفی